اشعار سوزناک درباره محرم + عکس نوشته کوتاه درباره محرم

0

در این پست می توانید شعرهای زیبا درباره ماه محرم و اشعار سوزناک درباره محرم و عکس نوشته کوتاه درباره محرم و اشعار زیبا از شاعران بزرگ درباره ماه محرم و شعر زیبا درباره وقایع محرم و شعرهای غمگین درباره ماه محرم را مشاهده کنید.

 اشعار سوزناک درباره محرم

اشعار سوزناک درباره محرم

کم کم غروب واقعه از راه می رسید
یک زن میان دشت، سراسیمه می دوید

این خیمه ها نبود که آتش گرفته بود
آتش میان سینه ی او شعله می کشید

راهی نمانده بود برایش به غیر صبر
باید دل از عزیز سفر کرده می برید

مردی که رفت و از سر نی حسّ بودنش
قطره به قطره سرخ و غریبانه می چکید

آن مرد رفت و واقعه را دست زن سپرد
باید حماسه پشت حماسه می آفرید

اشعار سوزناک درباره محرم

از سفرۀ حسین بلندم نکن که من
محتاج آب و دانۀ شب‌های جمعه‌ام

محمد بیابانی

اشعار سوزناک درباره محرم

دارد می آید محرم
یک کاروان دل به سویت
تو رهروی سوی فردا
دارد می آید محرم
ماه پر از یاد مولا

دارد می آید محرم
ماه مساجد، تکایا
ماه غم و اشک و ماتم
بر غربت ابن زهرا

اشعار سوزناک درباره محرم

شعرهای زیبا در مورد محرم

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین
ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

اشعار سوزناک درباره محرم

ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا

صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا

تنها امید خلق جهان! یابن فاطمه

ای منتهای آرزوی اولیا بیا

بالا گرفته ایم برایت دو دست را

ای مرد مستجابِ قنوت دعا بیا

اشعار سوزناک درباره محرم

آن نخل به خون طپیده را، می بوسید

آن مشک ز هم دریده را می بوسید

خورشید،کنار علقمه خم شده بود

دستان ز تن بریده را می بوسید !

اشعار سوزناک درباره محرم

شعر های غمگین برای محرم

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

اشعار سوزناک درباره محرم

آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید
خورشیدترین حادثه ها در تو درخشید

بر دوست همان روز که با حنجره خون
گفتی تو «بلی» کرب و بلا در تو درخشید

شد کرب و بلا کعبه تو، حجّ تو مقبول
گفتی تو چو لبیّک، بلا در تو درخشید

ای معجزه سرخ، به ایثار تو سوگند
تو خون خدایی، که خدا در تو درخشید
«رضا اسماعیلی»

اشعار سوزناک درباره محرم

از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟

بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟

اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟

نظرات