جدیدترین شعر عاشقانه + مجموعه اشعار عاشقانه عکس استوری

0

در این پست می توانید اشعار عاشقانه شاعران بزرگ و جدیدترین شعر عاشقانه و مجموعه اشعار عاشقانه عکس استوری و مجموعه شعرهای عاشقانه و شعرهای عاشقانه کوتاه و اشعار زیبای عاشقانه و اشعار عاشقانه نو را مشاهده کنید.

جدیدترین شعر عاشقانه

جدیدترین شعر عاشقانه

هر که در عاشقی قدم نزده است
بر دل از خون دیده نم نزده است

او چه داند که چیست حالت عشق
که بر او عشق، تیر غم نزده است

خاقانی

جدیدترین شعر عاشقانه

از خانه بیرون می‌زنم، اما کجا امشب
شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه‌ها روی درخت شب‌
می‌جویم، اما نیستی در هیچ جا امشب‌

می‌دانم آری نیستی، اما نمی‌دانم
بیهوده می‌گردم به دنبالت چرا امشب؟

هر شب تو را بی جستجو می‌یافتم، اما

جدیدترین شعر عاشقانه

گنجشکانی که رد تو را دیروز
درخت به درخت
و خیابان به خیابان
دنبال کرده‌اند
خدا می‌داند چه دیده‌اند
که جیک‌شان دیگر در نمی‌آید

عباس صفاری

اشعار عاشقانه

دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید

مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
که می‌گفتم: علاج این دل بیمار می‌باید

بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را
نمی‌بایست زنجیری، ولی این بار می‌باید

شیخ بهایی

جدیدترین شعر عاشقانه

دوستم‌ داشته‌ باش‌

از رفتن‌ بمان‌

دستت‌ را به‌ من‌ بده‌

که‌ در امتدادِ دستانت‌

بندری‌ ست‌ برای‌ آرامش‌

جدیدترین شعر عاشقانه

تو دنیایت پر از “من†هاست !

من دنیایم در “تو†خلاصه می شود !

و بعد اسم ِ هردویمان را

†عاشق “

می گذارند …!

شعرهای عاشقانه

دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد
بر یکی سنگین دل نامهربان چون خویشتن

تا بدانی درد عشق و داغ هجر و غم کشی
چون به هجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من

رابعه قزداری

جدیدترین شعر عاشقانه

تکه یخی که عاشق ابر عذاب می‌شود
سر قرار عاشقی همیشه آب می‌شود

به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب می‌شود

کنار قله‌های غم نخوان برای سنگ‌ها
کوه که بغض می‌کند سنگ مذاب می‌شود

باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند
صبح به دیگ می‌رود، غنچه گلاب می‌شود

چه کرده‌ای تو با دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که می‌کنم شعر حساب می‌شود

کاظم بهمنی

جدیدترین شعر عاشقانه

با خدا باید بنشینیم دو تایی

دور میزی ترجیحا گرد

متقاعدش کنم که تنهایی چقدر درد بزرگی ست

تا لبخند بزرگی شاید

بر صورتِ گرد ِ زمین نقاشی کند

من نمک پرورده ی زخم های از آشنا خورده

آنقدر با خرابی این گریه ساخته ام

که هر کنج این خانه

از دست دیده ام ، دریاست

سید علی صالحی

جدیدترین شعر عاشقانه

تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم

لیلی‌وش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم

وحشی بافقی

نظرات