جملات زیبا فصل سرما + عکس نوشته های عاشقانه درباره سرما
در این پست می توانید شعرهای کوتاه درباره زمستان و جملات زیبا فصل سرما و عکس نوشته های عاشقانه درباره سرما و دلنوشته های عاشقانه درباره زمستان و متن درباره اولین برف زمستان را مشاهده کنید.
جملات زیبا فصل سرما
وقتی تو باشی و نوازش هایت
حتی سرماخوردنهای زمستان هم برایم حس و حال دیگری دارد!
عاشق زمستان و برفم ، او را نمی دانم …
من و زمستان ، هیچوقت او را نفهمیدیم.
ای که چون زمستانی
و من دوست دارمت
دستت را از من مگیر
برای بالا پوش پشمینات
از بازیهای کودکانهام مترسهمیشه آرزو داشتهام
روی برف، شعر بنویسم
روی برف، عاشق شوم
و دریابم که عاشق
چگونه با آتش برف میسوزد
زیبای من
گوش کن
عشق
همین صدای آرام بارش برف است
زلال و پاک و بی ریا
جملات زمستان سرد
ای که چون زمستانی
و من دوست دارمت
دستت را از من مگیر
برای بالا پوش پشمینات
از بازیهای کودکانهام مترس
همیشه آرزو داشتهام
روی برف، شعر بنویسم
روی برف، عاشق شوم
و دریابم که عاشق
چگونه با آتش برف میسوزد
نزار قبانی
دارد برف می آید
در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
—–
زمستونم و زمستونم
برفی دارم فراونبه هر طرف رو میارم
یک اثر از خود میذارماگر میخوای تو فصل من
اینجوری نلرزی مثل منبرو پای بخاری
تا من بشم فراری
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری !
گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم ، عاشق توام …
اشعار زیبا زمستان
نــــه حوصله ی دوســت داشتن را دارم
نــــه میخواهم کسی دوستم داشته باشد
ایـــن روزها ســـردم مثل دی… مثل بهمن… مثل اسفند… مثل زمـــستان
احــساسم یـــخ زده… آرزوهایم قــندیل بسته…
امیــدم زیر بهمن ســرد احساسم دفن شده…
نـــه به آمـــدنی دلخوشم و نـــه از رفـــتن کسی غمگین…
ایـــن روزها پـــر از “ســکوتم”
سوزی که برف داره ،
بارون نداره
معرفتی که تو داری ،
هیچ کــس نداره !
تا تو با ناز نخندی چه کسی خواهد دید ؟
سی و دو دانه ی برفی که درخشان باشد
مینویسی به تن برف سوالت را، کاش …
وقتی باد پردههای اتاق را به اهتزاز در میآورد
و مراعشق زمستانیات را به یاد میآورم
آن هنگام، به باران پناه میبرم تا به سرزمین دیگری ببارد
به برف، تا شهرهای دیگری را سفیدپوش کند
و به خدا، تا زمستان را از تقویمش پاک کند
چون نمیدانم بی تو، چگونه زمستان را تاب آورم
نظرات