شعر درباره رویا و ارزو + جملات زیبا درباره خیال پردازی

0

در این پست می توانید متن های خیال پردازی و جملات زیبا درباره رویای شیرین و شعر درباره رویا و ارزو و جملات زیبا درباره خیال پردازی و عکس نوشته زیبا درباره خیال پردازی و متن درباره رویاپردازی و عکس استوری زیبا درباره آرزو و رویا را مشاهده کنید.

شعر درباره رویا و ارزو

شعر درباره رویا و ارزو

تو، عشق من!

وارد کتاب های درسی و جعبه های شیرینی شدی.

تو را در کلمات پیامبران پنهان کردم

در شراب راهبان

در دستمال های بدرقه

آیینه های رویا

چوب کشتی ها…

شعر درباره رویا و ارزو

تو، عشق من!

وارد کتاب های درسی و جعبه های شیرینی شدی.

تو را در کلمات پیامبران پنهان کردم

در شراب راهبان

در دستمال های بدرقه

آیینه های رویا

چوب کشتی ها…

شعر درباره رویا و ارزو

پس از ویرانه ی آه تو دودم سر بر آورده

هزاران گردباد آرزو پیچانده آهم را

متن آرزو و رویا

دلتنگی ست

وقتی شبانه چون روحی عریان می آیی

نام تو وسوسه است

زیر درخت سیب نامت

حواست

و چون به ناگزیر

با اولین نفس که سحر می زند

می گریزی

نام گریزناکت

رویاست…

شعر درباره رویا و ارزو

دنیا که به پایان برسد

رویا‌ها

دنیایی دیگر خواهند ساخت

و خنده تو

جای آفتاب را خواهد گرفت

شعر درباره رویا و ارزو

از آن زمان که آرزو ، چو نقشی از سراب شد

تمام جستجوی دل ، سوال بی جواب شد

جملات زیبا درباره آرزو

من رویا دارم

رویای من بوسه ای ست

وقتِ خواب

شعر درباره رویا و ارزو

به رویاهایت زیاد نزدیک نشو

همچو دود می مانند

شاید پراکننده شوند

خطرناکند

شاید همیشگی شوند

شعر درباره رویا و ارزو

دلخوش به جمع کردن یک مشت “آرزو”

این “شادی” حقیر همین است زندگی

متن درباره خیال پردازی

تو مثل رویا بودی

که شبی

در من نقش بستی

و به صبح نرسیده تمام شدی

شعر درباره رویا و ارزو

این بار زنده می‌خواهمت

نه در رویا، نه در مجاز

این که خسته بیایی

بنشینی در برابرم

——

تنها خداست که میداند

“بهترین”

در زندگیت چگونه معنا میشود!

من در سال نو آن بهترین را برایت آرزو میکنم.

نوروزت مبارک

متن و شعر درباره رویا

پرواز هم دیگر رویای این پرنده نبود

دانه دانه پرهایش را چید

تا بر این بالش خواب دیگری ببیند!

شعر درباره رویا و ارزو

به تو فکر می کنم و

بی اختیار لبخند می زنم

تو منظره ی همان دشتی

که بارها سرتاسر رویاهایم را

دیوانه وار در آن دویده ام

——

هرگز آرزو نکرده ام یک ستاره در سراب آسمان شوم

یا چو روح برگزیدگان همنشین خامش فرشتگان شوم

هرگز از زمین جدا نبود ه ام با ستاره آشنا نبوده ام

روی خاک ایستاده ام با تنم که مثل ساقهء گیاه باد و آفتاب و آب را می مکد

که زندگی کند بارور ز میل بارور ز درد روی خاک ایستاده ام

تا ستاره ها ستایشم کنند تا نسیم ها نوازشم کنند

نظرات