شعر در مورد رقص + مجموعه اشعار در مورد رقصیدن و شادی

0

در این پست می توانید شعرهای پرانرژی و اشعار کوتاه و زیبای در مورد رقص و شعرهای معنوی و روحانی و اشعار انرژی بخش و شعر در مورد رقص و مجموعه اشعار در مورد رقصیدن و شادی و اشعار رقص و پایکوبی را مشاهده کنید.

شعر در مورد رقص

شعر در مورد رقص

چقدر ما تنهاییم

و من از اولین دقایق چشمانت

می دانستم

علاقه مبدّل به عشق خواهد شد

و پیراهنمان

برای رقص بوسه تنگ است

شعر در مورد رقص

برقص
شاد باش
محبت کن
زندگی همین امروز است
زندگی را سخت نگیر ..

اشعار زیبا عاشقانه

آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ

چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ

ای شاه عشق پرور مانند شیر مادر

ای شیرجوش دررو جان پدر به رقص آ

چوگان زلف دیدی چون گوی دررسیدی

شعر در مورد رقص

اگر شاد بودم

می‌رقصیدم

مجلس‌ها گرم می‌کردم

خواننده بودم، می‌خواندم

مرگ بودم، می‌مردم

خدا بودم، زنده می‌کردم

زندگی می‌دادم

من اما عاشق بودم

بلد نبودم!

متن های زیبای رقص

برقص
شاد باش
محبت کن
زندگی همین امروز است
زندگی را سخت نگیر ..

شعر در مورد رقص

زندگی رقص نجیبی ست

که بر چشمه ی بودن جاریست

رقص ِ یک شاپرک بازیگوش

لای یک دسته گل ِ یاس ِ معطر در باغ

شعر در مورد رقص

مردم شهر نظرباز و تو در جلوه گری

یار می گرید و بیگانه به رقص آمده است

شعری از آتش دیدار به لب دارد شمع

عشق در پیله ی پروانه به رقص آمده است

اشعار رقص و پایکوبی

رقص کردیم و گذر کرد زمان از سر ما
قبل و آینده بدانند که حال است همه لذت ما

شعر در مورد رقص

رقص شعری است که هر حرکت آن یک کلمه است
رقص تعبیر بی انتهای زندگیست
رقص زبان پنهان روح بدن است
رقص شعر خاموش است پس تا میتوانی برقص

شعر در مورد رقص

رقص ِ یک نغمه ی آرام ِ اذان

که شبی باد میان من و این قبله پراکنده کند

رقص کِرمی شب تاب،

که شبیه ِ تپش ِ خورشید است

زندگی شعر ِ نجیبی ست

که در دفتر ِ اندیشه ی این گنبد ِ دَوار

پر از قافیه است

چه کسی گفت خدا شاعر نیست

شعر رقصیدن

زندگی را ورق بزن

هر فصلش را خوب بخوان

با بهار برقص

با تابستان بچرخ

در پاییزش عاشقانه قدم بزن

با زمستانش بنشین و

چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش…

شعر در مورد رقص

می رقصی از جنس سماع
می چرخی و ناز می کنی

با این هم غمزه و ناز
دلبری آغاز می کنی

می رقصی با ساز دلم
دل مرا کوک می کنی

با رقص دستانت،مرا
دیوانه تر از قبل می کنی

شعر رقصیدن و شاد

سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند

که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی !

قصه عشق “انسان” بودن ماست

شعر در مورد رقص

به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش

تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم».

و برف آب شد، شکوفه رقصید، آفتاب درآمد.

من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم

من به خوبی ها نگاه کردم

چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست

نظرات