گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری + عکس نوشته های احساسی

0

عطار نیشابوری شاعر و نویسنده زاده نیشابور است. این شاعر مشهور دارای آثاری زیادی همچون اسرارنامه، منطق الطیر، مختارنامه و … است. برای اینکه بتوان از اشعار عطار در شبکه های مجازی استفاده کرد در این پست گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری و عکس نوشته های احساسی قرار داده ایم.

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

دلا در راه حق گیر آشنایی

اگر خواهی که یابی روشنایی

در افتادی به دریای حقیقت

مشو غافل همی زن دست و پایی

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

گل از شوق تو خندان در بهارست

از آنش رنگهای بی‌شمارست

نهی بر فرق نرگس تاجی از زر

فشانی بر سر او زابر گوهر

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

اشعار کوتاه عطار

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش

دلبر تو دایماً بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش

دیده ی جان روی او تا بنبیند عیان
در طلب روی او روی به دیوار باش

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

تا در سر زلف تاب بینی

دل در بر من خراب بینی

گر آتش عشق بر فروزم

بس دل که برو کباب بینی

گر پرده ز روی خود گشایی

بس رخ که به خون خضاب بینی

دل بر در انتظار یابی

جان در ره اضطراب بینی

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

رباعیات عطار نیشابوری

بنام کردگار هفت افلاک

که پیدا کرد آدم از کفی خاک

خداوندی که ذاتش بی‌زوالست

خرد در وصف ذاتش گنگ و لالست

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

برقع از ماه برانداز امشب
ابرش حسن برون تاز امشب

دیده بر راه نهادم همه روز
تا درآیی تو به اعزاز امشب

کارم انجام نگیرد که چو دوش
سرکشی می‌کنی آغاز امشب

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

مجموعه گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

از غمت روز و شب به تنهایی

مونس عاشقان سودایی

عاشقان را ز بیخ و بن برکند

آتش عشقت از توانایی

عشق با نام و ننگ ناید راست

ندهد عشق دست رعنایی

عشق را سر برهنه باید کرد

بر سر چارسوی رسوایی

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

واصفان را وصف او درخورد نیست

لایق هر مرد و هر نامرد نیست

عجز از آن همشیره شد با معرفت

کو نه در شرح آید و نه در صفت

عکس نوشته اشعار عطار نیشابوری

گر مرد رهی ز رهروان باش
در پرده سر خون نهان باش

بنگر که چگونه ره سپردند
گر مرد رهی تو آن چنان باش

خواهی که وصال دوست یابی
با دیده درآی و بی زبان باش

گزیده ای از اشعار عطار نیشابوری

نگر تا ای دل بیچاره چونی

چگونه می‌روی سر در نگونی

چگونه می‌کشی صد بحر آتش

چو اندر نفس خود یک قطره خونی

زمانی در تماشای خیالی

زمانی در تمنای جنونی

اگر خواهی که باشی از بزرگان

مباش از خرده‌گیران کنونی

نظرات