اشعار کوتاه فصل بهار + شعرهای عاشقانه بهاری

0

فصل بهار را فصل عاشقان می گویند و شعرهای عاشقانه زیادی در مورد این فصل گفته شده است که در اینجا اشعار کوتاه فصل بهار و شعرهای عاشقانه بهاری آورده ایم که می توانید برای واتساپ و اینستاگرام استفاده کنید.

اشعار کوتاه فصل بهار

اشعار کوتاه فصل بهار

خمر من و خمار من…
باغ من و بهار من…
خواب من و قرار من…
بى تو به سر نمى شود…

بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دلفروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش ومگوزدی که امروزخوش است

اشعار کوتاه فصل بهار

به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی

این پیامی است که از دوست به یار آمده است

شاد باشید در این عید و در این سال جدید

آرزویی است که از دوست به یار آمده است

شعر کوتاه فصل بهار

هیچ میدانی
که من در قلب خویش،
نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟

اشعار کوتاه فصل بهار

بهاری داری ازوی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو را نبوید آدمی زاد
چو هنگام خزان آید برد باد

اشعار کوتاه فصل بهار

ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی

به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

اشعار شاعران ایرانی فصل بهار

بهار با همه ی جلوه و جمال، گلی

به پیش سینه‌ی پیراهن بهاره‌ی توست

اشعار کوتاه فصل بهار

سالی
نوروز
بی چلچله بی بنفشه می آید،
جنبش ِ سرد ِ برگ ِ نارنج بر آب
بی گردش ِ مُرغانه ی رنگین بر آینه

اشعار کوتاه فصل بهار

باغ در ایام بهاران خوش است

موسم گل با رخ یاران خوشست

چون گل نوروز کند نافه باز

نرگس سرمست در آید به ناز

جملات و اشعار کوتاه فصل بهار

واب دیدم که تو با فصل بهار آمده ای

باید امسال بیایی بشوی تعبیرش

اشعار کوتاه فصل بهار

بی گندم ِ سبز و سفره می آید،
بی پیغام ِ خموش ِ ماهی از تُنگ ِ بلور
بی رقص ِ عفیف ِ شعله در مردنگی.

اشعار کوتاه فصل بهار

رسید موکب نوروز و چشم فتنه غنود

درود باد بر این موکب خجسته، درود

به هرکه درنگری، شادیی پزد در دل

به هرچه برگذری، اندُهی کند بدرود

اشعار بهار از شاعران معروف

بگذار
ساده اتفاق بیافتد…!؟
نگران حرف مردم هم نباش
فقط کمی نگاه از تو
از عاشقی
تا سَرسِپُردگیش
با مَن…

اشعار کوتاه فصل بهار

برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

——-

بهاری داری ازوی بر خور امروز

که هر فصلی نخواهد بود نوروز

گلی کو را نبوید آدمی زاد

چو هنگام خزان آید برد باد

نظرات