عکس نوشته دوری از عشق + متن های زیبا و غمگین درباره فراق از یار
در این پست می توانید متن های کوتاه درباره دوری از یار و عکس نوشته دوری از عشق و متن های زیبا و غمگین درباره فراق از یار و سخنان بزرگان درباره فراق و متن درباره دور ماندن از همسر و متن عاشقانه درباره فراق و تنهایی را مشاهده کنید.
عکس نوشته دوری از عشق
یکی به جرم تفاوت تنهاست و یکی به جرم تنهایی متفاوت …
زندگی رقص واژگان است …
—–
وحشت از عشق که نه،ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه،ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم،صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ،که بر شانه ماست
اگر چه از تو دور هستم اما تو را در قلب خویش حس میکنم
حتی نزدیکتر از آن دو عاشقی که در آغوش هم هستند …
از یک گوشه ی اتاق به گوشه ی دیگر سفر می کند …
تمام فاصله اش تا من همیشه همین قدر است …
تنهایی !
عکس نوشته تنها ماندن
عشق یعنی اگه از دورترین فاصله برای کوتاهترین مدت
با قشنگترین حس به چشمای عشقت نگاه کنی
وجودت سراسر آرامش بشه
زمانی “من و تو ” بودیم و “دیگران” در کنارمان
حال ” من و تو “هستیم اما “دیگران ” بین مان
ز برق چشم رنگینت دلم را برده ای نم نم!
از آن گیسوی زرینت غم از دل برده ای کم کم!
منم آن عاشقی که دلبَرم بودی تو ای رعنا!
بدان ای دلبر قد سرو شدم از عشق تو خم خم.
جملات غمگین درباره دوری
میدونی چرا ستاره ها به هم چشمک میزنند؟میخوان به ما بفهمونن تو سکوت فاصله ها هم میشه گفت دوست دارم
می بینی ؟
حتی نرسیدن به تو هم
داستان پر از رویای خودش را دارد
یادت باشد
عاشق را نه شب تهدید می کند، نه مرگ
فقط فاصله
—–
نفسم
تو در شمالی و من در جنوب
کاش دستی نقشه را از میانه تا کند
میخواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم
دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمیشود
کمی نزدیکتر بیا میخواهم با تو بودن را حس کنم
عکس نوشته دوری از عشق و همسر
وحشت از عشق که نه،ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه،ترسم از خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم،صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست
کوله باری پر از هیچ،که بر شانه ماست
وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد
هیچ فاصله ای دور نیست
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری نمی تواند آن دو را از هم دور کند
محکم ترین برهان عشق اعتماد است
—–
هرگز سرود فاصله ها را
باور نمی کنم ویا
آمدنت راکه دیری است
پرکرده زمزمه های
شبانه ام را
بمن بگو آنک
آغاز این همه جنون
در کدام اقلیم خاک خفته بود؟
تمامی وجودم گویی
موج برمیدارد از خاطرات کهنه
و بغضم به تلنگری می شکند
در رخوت حسی آشنا
نظرات