اشعار زیبا شب یلدا + شعرهای زیبا از شاعران معروف درباره شب یلدا و عشق
در این پست می توانید شعرهای مفهومی درباره شب یلدا و اشعار زیبا شب یلدا و شعرهای زیبا از شاعران معروف درباره شب یلدا و عشق و عکس استوری درباره شب یلدا و شعرهای خاص درباره شب یلدا و شعرهای عاشقانه درباره شب یلدا را مشاهده کنید.
اشعار زیبا شب یلدا
یلدا یعنی
یک دوستت دارمِ طولانی
از لب هایی که یک سال
سکوت کرده بودند
یلدا یعنی
یک بوسه ی طولانی
از لبی به رنگِ انار
یلدا یعنی
تو را یک دقیقه
بیشتر داشتن …
الهی در این شب یلدا
هندوانه ات شیرین و دانه های انارت سرخ سرخ
دستانت گرم گرم و دلت پر از امید باشد
الهی غم نبینی و شادی همسایه دیوار به دیوارت باشه
یلدا مبارک
به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی
اگریلدای دیگرمن نباشم، تو باشی وتو باشی وتو باشی
پیشاپیش یلدات مبارک
آری خورشید ثابت کرد:
حتی طولانی ترین شب نیز با اولین تیغ درخشان نور به پایان می رسد، حتی اگر به بلندای یلدا باشد …
بیدار و امیدوار باش
خورشیدی در راه است …
شعر زیبای یلدایی
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم
کنار هم بنشینیم
و بگذاریم که دوستی ها
سدی باشند در برابر تاریکی ها
یلدایتان رویایی
روزهایتان پر فروغ
شب هایتان ستاره باران
شب یلدا شب غم را شکستن
به یاد هم کنار هم نشستن
شب شادی، شب از غم گذشتن
شب بخشش، شب از هم گذشتن.
الهی غصه تو قلبت بمیره
الهی دشمنت عقده بگیره
الهی هرکجایی مهربونم
تنت سالم، دلت روزی نمیره
الهی درد و غم از تو جداشه
الهی صاحب قلبت خدا شه
الهی هرکجا، با هرکه هستی
خدا برصحن قلبت گل بپاشه
یک پاییز دیگه هم اومد و رفت
جهان عوض نشد اما دوست داشتنت کهنه تر و شیرین تر شد
مهربونم عمر شادی هایت به بلندی یلدا
اشعار کوتاه درباره شب یلدا
دوباره نوبت دیدار یلداست
بدون یار این یلدا چه تنهاست
وجودش نور در این تیره شب بود
بدونش این شب یلدا و سرماست
دگر یلدا برایت دل ندارم
نگاهم منتظر بر نور فرداست
همه در شور این یلدا بهارند
انار سرخ بر سفره چه زیباست
ندارم جز تو امشب آرزویی
که با تو هر شب من مثل یلداست
یلدا عزیزِ مصرِ فصل هاست!
از هر جا نشانی دارد
زردی موهایش
از مادرش پاییز
سفیدی چهره اش
از پدرش زمستان
و زیبایی حضورش از بهار است
گرمای تابستانی اش اما
زیر کُرسی ها پنهان می شود
—–
یلدا، تو را دوست دارم، به اندازه همه ستاره هایى که در چشم هایت مى درخشند،
اى خواستنى ترینِ شب ها! طعم تو، به اندازه همه صبح هاى دل انگیز آفتابى بهار، شیرین است.
شب بود
شبی جدا از شب های سپری شده
شبی پر از خاطره
پر از هیاهو
پر از احساس پرواز
شبی آکنده از نیاز
شبی بود از شب های اول زمستان
شبی در ظاهر سرد
اما در وجود ما بود گرم
گرم در باطن انسان ها
شبی گرم به خاطر احساس شادی
به خاطر احساس علاقه عاشقان
شبی بود از شب های دی ماه
شبی که همه مردم شاد بودند
همه می خواستند باشند میهمان مهربانی
می خواستند باشند در خاطره این شب جاودانی
آنها پر بودند از عشق
پر بودند از بوی بهار
پر بودند از بوی خاک تازه باران دیده
نظرات