جملات تجربه غمگین + عکس استوری در مسیر غمگین زندگی
در این پست می توانید متن های کوتاه درباره زندگی و جملات تجربه غمگین و عکس استوری در مسیر غمگین زندگی و متن درباره مسیرهای زندگی و متن درباره پستی و بلندی های زندگی و متن خسته شدن از زندگی و جملات خسته از روزگار و نا امید شدن را مشاهده کنید.
جملات تجربه غمگین
کــآش فقـــط بودی . . .
وقتی بغـــض میکردم . . .
بغلــــم میکردی و میگفتی . . .
ببینــــم چِشــآتو . . .
منـــو نیگــــآ کُن . . .
اگه گریــــه کنی قهر میکنــــم میرمــــ.. .
احساسم را تسخیر نگاهت کرده ای
واژه واژه شعرهایم شده ای
امروز به افتخار تو
از تو
از احساس عاشقانه با تو بودن می نویسم
تا شاید بخوانی و لبخند بزنی
و باز بگویی تو هنوز دیوانه ای
و من عاشق همین دیوانگی هایت شده ام
من مدت‌هاست که در سیلاب غم افتاده و توان گریز از آن را ندارم. باشد که در این اندوه ویران کننده، آرام بگیرم.
راه رفتن را یاد گرفتیم
تا دویدن را بلد شویم
دویدن را یاد گرفتیم
تاراهی برای زودتر رسیدن بیابیم
دویدیم و دویدیم و دویدیم
بی آنکه بدانیم سهم ما از زندگی
فقط دویدن بود
نه رسیدن
اس ام اس غمگین زندگی
سهم من از دنیا
نداشتن است
تنها قدم زدن در پیاده رو ها
و فکر کردن به کسی که هیچ وقت نبود
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد.
خودکُشی کردن که کاری نداره. . .
اگه مـــَردی، زندگی کن…
من با دوریت
آزمون سختی پس میدهم
دیگر این بیخبری یعنی چه ؟
عکس نوشته غم و ناراحتی
دوستی می‌گفت عاشق طبیعت باش تا در زندگی‌ات جریان یابد، عاشق هر چیزی شدم، تنها آن را از دست دادم.
زندگی غمکده ای بیش نبود
بهر ما جز غم و تشویش نبود
ﺩﻟﻢ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻰ
ﺍﻣﺎ ﺣﯿﻒ !
ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ و کپی میکنند
ﻭ ﯾﺎﺩ ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻨﺪ !
این ممکن است هنوز اسم زندگی بر خود داشته باشد، اما دیگر حوصله‌ای برای دنبال کردن آن ندارم.
عکس استوری جملات تجربه غمگین
نگاهت تلخ
اشک هایم شور
یادت شیرین
چه زندگی بامزه ای
آدمـای دلتنگ
وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند
یهو سرشونو بر میگردونند اونوری
یکم ثابت میشن
یواش یواش چشماشون پر از اشک میشه
از دست دادن تو، مانند تماشای لحظه‌ای بود که جانم از وجودم بیرون کشیده می‌شود و تو گویی این جانم بود که می‌رفت و مرا تنها در پشت سر جا می‌گذاشت.
میــدونـ ــی چـیـه؟ چـــیز خـاصــی نــیــست فـقـط یـــکم خستــم از زندگـی
یـکم میخوام بـــخوابم یـــکــم مـــیـــخــوام نـــبـــاشم
نظرات