شعر عاشقانه از شاعران معروف خارجی + عکس نوشته اشعار غمگین
در این پست می توانید از شعر عاشقانه از شاعران معروف خارجی شعرهای کوتاه عاشقانه و گلچینی از اشعار عاشقانه و غمگین شعرای عاشقانه برای استوری شبکه های مجازی خود استفاده کنید.
شعر عاشقانه از شاعران معروف خارجی
می گفتند
تنها چیزی که همه ی درد ها را دوا میکند
عشق است
پیدا بود که هنوز مبتلا نشده بودند… !!!
“رومن گاری“
———-
چسبیدهام به تو
بسانِ انسان
به گناهَش
هرگز
ترکت نمیکنم
مرام المصری شاعر سوری
حرفهایی هست که نمیتوانم بگویم
شاید روزی آنها را برایت رقصیدم
چون میترسم با کلمات
از عهده بیانشان برنیایم
نیکوس کازانتزاکیس
اشعار مفهومی شعرای خارجی
بچه ها
شوخی شوخی به قورباغه ها سنگ می زنند،
قورباغه ها جدی جدی می میرند!
“اریش فرید”
آه دوباره همان چشم ها
که زمانی مرا چنان عاشقانه سلام می داد
و دوباره همان لبها
که زندگی ام را شیرین می کرد
و دوباره همان صدا
صدایی که زمانی چنان مشتاقانه می شنیدم اش
فقط من همان نیستم که بودم
به خانه بازگشته ام اما دگرگون
از بازوان سفید و زیبایش
که سفت و عاشقانه به دورم می پیچید
به قلبش رسیده ام
به احساسات راکد و بی حوصله
گلچین شعر عاشقانه از شاعران معروف خارجی
باور دارم اگر بمیرم
و تو بر لبهای بیجان من بوسه دهی
آن دو گوی مدور
که اینک سرد و خاموش و بیاعتنا
به دنیا و مافیها
به کُنجی نشستهاند
با نفسِ گرم تو به جنبش میآیند
و زندگی از تبعیدگاهاش در جزایر مرگ
به جسم بازمیگردد
و بار دیگر چون خون در رگهای من جاری میشود
ماری اشلی تاونزند شاعر آمریکایی
وفادارترین زن ها
نه موطلایی ها هستند ،
نه مو خرمایی ها و
نه مو مشکی ها….
بلکه مو خاکستری ها هستند!
“چارلی چاپلین”
گاهی باید به دور خود
یک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه
دیگران را از خودت دور کنی
بلکه ببینی چه کسی
برای دیدنت
دیوار را خراب می کند
ژان پل سارتر
اشعار زیبا عاشقانه خارجی
یک روز خودم را خواهم بخشید
از آسیبی که به خویش روا داشتم
از آسیبی که اجازه دادم
دیگران بر من روا دارند
و چنان محکم
خویش را در آغوش خواهم کشید
که هرگز ترک خود نکنم
امیلی دیکنسون
تا یک ساعت پیش
فکر میکردم
ماه در آسمان است.
اما یک ساعت است
که کشف کردهام
ماه
در چشمان تو جای دارد…
“نزار قبانی”
اشعار کوتاه خارجی
چه بر سر من آمده
دیگر از دوریت نمی ترسم
از اینکه نیستی
و از ترس نبودنت نمی هراسم و نمی میرم
چه بر سرم آمده
که به وقت خدا حافظی
اینچنین بی باک
از تو روی بر میگردانم
و از ترس دلتنگی و دوری
بارها و بارها سر بر نمی گردانم
راستی تو بگو
چه بر سر من آمده
تریستان تزارا
نظرات