شعر درباره پاییز + عکس استوری قدم زدن در پاییز
در این پست می توانید شعر برای فصل خزان و شعر درباره پاییز و عکس استوری قدم زدن در پاییز و ناب ترین اشعار درباره پاییز و فصل خزان و طلایی ترین شعرها درباره پاییز هزار رنگ و شعر کوتاه درباره فصل پاییز و عکس استوری درباره فصل پاییز را مشاهده کنید.
شعر درباره پاییز
تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد سوگند به شب نمیدانم
تو فکر خواب گلهایی که یک شب باد ویران کرد
و من خواب تو را میبینم و لبخند پنهانم
تو مثل لحظهای هستی که باران تازه می گیرد
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
دوباره سبز کن این شاخهی خزان زده را
دوباره در تن من روح نوبهاران باش
تو هم همرنگ و همدرد منی، ای باغ پاییزی
چو میپیچد میان شاخههایت هوی هوی باد
به گوشم از درختان های های گریه می آید
مرا هم گریه میباید؛مرا هم گریه میشاید
مهدی سهیلی
شعر غمگین درباره فصل خزان و پاییز
از پشت شیشه های کدر مات مانده ام
کاین باغ رنگ کار خزان است یا بهار
پیچک های سبز دلم
ناباورانه پاییز نیامدنت را باور کرده اند
و در نارنجی پیراهنش رنگ باخته اند
—–
دلم خون شد از این افسرده پاییز
از این افسرده پاییز غم انگیز
غروبی سخت محنت بار دارد
همه ی درد است و با دل کار دارد
فریدون مشیری
خزان کجا ، تو کجا تک درخت من ! باید
چو برگ ریخته بر شاخه ها بیاویزی
شعر در مورد بهار و خزان
در عصر یک پاییز
در اتوبوس بودیم
دورمان دیوار شیشهای سبز …
سبزی شیشهها، زرد پاییز را
سبز خرم کرده بود.
از سبزی برگها بهار به اتوبوس نشست.
پاییز جان! چه شوم، چه ترسناک
اینک، بر این کناره دشت، اینک
این کوره راه ساکت بی رهرو
آنک، بر ان کمرکش کوه، آنک
ان کوچه باغ خلوت و خاموشت
از یاد روزگار فراموشت
پاییز جان! چه سرد، چه درد آلود
چون من تو نیز تنها ماندستی
ای فصل فصلهای نگارینم
سرد سکوت خودرا بسراییم
شعر زیبا در مورد پاییز
نهال عمر تو ای دوست همیشه رعنا باد
بهار حسن تو بی آفت از خزان ها باد
همواره شمع وجود تو روشنایی بخش
همیشه روشنیت گرم و محفل آرا باد
مهربانم مهر به آخر رسید!
اولین باد پاییزی نبودی..
یعنی نمیخواهی اولین
بارش آبان را اینجا باشی!؟
جنگل، به خواب رفته، درختان، خزان زده
تصویر مرگ در همه ی جا آشیان زده
جریان رایج خفقان در مسیر رود
مُهرِ سکوت بر دَهَنِ ماهیان زده
نظرات