متن غمگین درباره مرگم + عکس نوشته درباره مردن
در این پست می توانید متن های کوتاه درباره مردن و متن غمگین درباره مرگم و عکس نوشته درباره مردن و عکس نوشته درباره مرگ و عکس استوری درباره مرگ و عکس پروفایل مردن و عکس نوشته درباره مرگ عزیزان را مشاهده کنید.
متن غمگین درباره مرگم
تکلیفم روشن است ؛ خاموش میشوم شیرینم … فرهاد وار اینبار باید به جای کوه ، دل بکنم ! آری دست تو اگر بود ، دست من درجیبم نبود وبدان قلب من هم مثل ساعت بارفتنت از کار می افتد رفتنت باروزهایم کاری نکرد اماشبهایم ….کاش خوشبختی هم مانند مرگ حق بود کاش…!!
هرگز از مرگ نهراسیده‌ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده‌تر بود
هراسِ من باری همه از مردن در سرزمینی‌ست
که مزدِ گورکن
از بهای آزادیِ آدمی
افزون باشد
میگویند مرگ حق است
پس چرا خوشبختی حق نیست…؟
متن عزیز فوت شده
مرگ انسان زمـانیست
که نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد
و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن . .
کافی است زمان مرگت را بدانی، آن وقت است که حتی زیبایی خوردن یک لیوان آب را از دست نمی دهی.
کاری نکنیم که فردا روی سنگ قبرمان بنویسند:
کسی زیر این خاک خفته است، که
همواره تصمیم داشت فردا شاد باشد و کارهای خوب انجام دهد
عکس نوشته درباره مرگ
آخ آخ ازاین دل لعنتی لامصب مشکل وغصه چنان بهم چسببیدن ک انگارب غیرازمن کسی روندارن لامصب شده عشقم ،نفسم ..همه کسم /روانیم کردن دیگه////خدایاقربونت برم دورت بگردم پیش مرگ بندهات شم عینی دیگ امتحانم نکن پروندمو بزارزیربغلم دیگ به خودت قسم تحمل ندارم
جُستن
یافتن
و آنگاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتنِ خویش
بارویی پی‌افکندن
اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش‌تر باشد
حاشا، حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم
احمد شاملو
سرگرمی ام شده گرفتن فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :
“غم تمام می شود”
“غصه نخور”
“مشکلات حل می شود ”
و …
دلم می گیرد ، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی ؟!
عکس استوری متن غمگین درباره مرگم
زندگی فرصت بس کوتاهیست
تا بدانیم که مرگ
آخرین نقطه پرواز پرستوها نیست
مرگ هم حادثه است
مثل افتادن برگ
که بدانیم پس از خواب زمستانی خاک
نفس سبز بهاری جاریست
از مرگ نترسید
از این بترسید که وقتی زنده اید
چیزی درون شما بمیرد به نام انسانیت.
“برتراند راسل”
—–
مرگ مردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست،
من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند
حرف میزدند، سیگار میکشیدند.
دلتنگی
عـین آتــش زیــر خــاکستــر است
گـاهــی فـکـــر میـــکـنـی تــمـــام شـده
امـــا یـــک دفعــه
هــمـه ات را آتــش مـیـــزنـد
نظرات