جملات تاثیرگذار درباره شهید + عکس نوشته درباره شهید

0

در این پست می توانید متن های زیبا درباره شهادت و جملات تاثیرگذار درباره شهید و عکس نوشته درباره شهید و عکس استوری درباره شهید شدن و متن کوتاه درباره شهید و جملات خاص درباره شهید و عکس نوشته درباره شهادت و متن زیبا درباره شهادت را مشاهده کنید.

 جملات تاثیرگذار درباره شهید

جملات تاثیرگذار درباره شهید

هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست بیاورد به برکت خون این جوانان شهید است.

جملات تاثیرگذار درباره شهید

سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!

جملات تاثیرگذار درباره شهید

به جای آب، عطش، پشت خنده غم بنویس
و سرفه‏های پدر را کنار هم بنویس
به جای آدم و حوا، دو تا ستاره بکش
و بعد واژه قابیلشان، ستم بنویس
انار باغ خزان دیده‏ام! عزیز دلم!
بهار را به وجود پدر بدم؛ بنویس!
ببین نفس به نفس، قصه قصه خاطره است
کنار بستر او باش و دم به دم بنویس
کبودی و خط ممتد و حجله و تابوت
وزید عطر شهادت مقابلم، بنویس

جملات تاثیرگذار درباره شهید

عکس نوشته درباره شهادت

شهید کسی است که در میدان جنگ و در خدمت امام یا نائب او کشته شود و هرکس در زمان امام زمان (عج) در حفظ اسلام کشته شود، یقیناً به او ملحق خواهد شد، شهادت عبارت است از نبوغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی.

جملات تاثیرگذار درباره شهید

شهید، باران رحمت الهی است
که به زمین خشک جانها، حیات دوباره می‌دهد
عشق شهید، عشق حقیقی است
که با هیچ چیز عوض نخواهد شد

جملات تاثیرگذار درباره شهید

شهید، مقامی است که معادلش، در قاموس هیچ عالمی نیامده است؛ اما رسالت او در تمام ذرات عالم، انتشار یافتنی است؛ چرا که شهادت، فصل اول کتاب رسالت است و رسالت، همان مسئولیت شهودی است که بر دوش همه انسان‏ها، از لحظه تشییع پیکر شهید، قرار می‏گیرد.

جملات تاثیرگذار درباره شهید

جملات خاص درباره شهید

شهید، باران رحمت الهی است
که به زمین خشک جانها، حیات دوباره می‌دهد.
عشق شهید، عشق حقیقی است
که با هیچ چیز عوض نخواهد شد.

جملات تاثیرگذار درباره شهید

ای شهید!

به هر که
هرچه داشتی بخشیدی
حتی تیر‌ها هم
از پیکرت
خون نوشیدند

جملات تاثیرگذار درباره شهید

روی تختش پر از اَقاقی بود
آن‏که با عشق هم‏اتاقی بود
وزنِ دستان او شکسته شده
سبک این زخم‏ها عراقی بود
وقت پیوند از طبیب گرفت
آسمان تشنه تلاقی بود
روی شطرنج بازیِ چفیه
بردن شاه، دست ساقی بود
آی مثبت نداشت خون کسی
روح می‏رفت و مرد باقی بود
شب ـ پرستارِ آفتاب پرید
جای خالی پر از اقاقی بود

نظرات