جملات غمگین مرگ + عکس نوشته درباره مرگ عزیزان

0

در این پست می توانید متن های کوتاه درباره مرگ و جملات غمگین مرگ و عکس نوشته درباره مرگ عزیزان و عکس استوری غمگین مرگ و متن زیبا در مورد مرگ و جملات غم انگیز درباره مرگ و عکس نوشته درباره مردن و متن کوتاه درباره آرزو مرگ را مشاهده کنید.

جملات غمگین مرگ

جملات غمگین مرگ

مرگ مردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست،
من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند
حرف میزدند، سیگار میکشیدند.

—–

پزشکی قانونی علت مرگ نامبرده را
بسته شدن روزنه های امید ذکر کرد

جملات غمگین مرگ

روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت، لحظه ها طی شد و مرد!
و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچه ها را پایید.
مثل آن روز که می آمدی از دور … دریغ!
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …

متن طولانی غمگین

اگر بقای من موجب هلاکت فرد دیگری می شود، پس مرگ خوشایندتر و عزیزتر خواهد بود. “جبران خلیل جبران”

جملات غمگین مرگ

چه وحشتناک

نمی‌آید مرا باور

و من با این شبیخون‌های شوم و بی‌شرمانه‌ای که دارد مرگ

بدم می‌آید از این زندگی دیگر

چه بی‌رحمند صیادان مرگ، ای داد!

مهدی اخوان ثالث

جملات غمگین مرگ

کاش دفتر خاطراتم
چراغ جادو بود
تا هر وقت از سرِ دلتنگی
به رویش دست میکشیدم
تو از درونش
با آرزوی من بیرون می آمدی!

سخن حکیمانه در مورد مرگ

سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن

جملات غمگین مرگ

مرگ از تو مهربان تر است
که هر روز
به او نزدیک تر می شوم
اما تو…

جملات غمگین مرگ

باورم نیست که دیگر نشـنوم آوای تو
یــا نبـینم روی مـاه و قامت رعـنـای تو
سالها سنگ صبورم بودی و هم صحبتم
بی تو رنگ یأس دارد منزل و مأوای تو

متن برای پدر از دست رفته

باران که می بارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افتم
بدون چتر، من بغض میکنم، آسمان گریه

جملات غمگین مرگ

تو ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ

ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﯽﺗﺮﺳﻢ،

ﻓﻘﻂ

ﺣﻴﻒ ﺍﺳﺖ

ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ

ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺒﻴﻨﻢ

ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭفی

—–

یادُ خاطرات تُ ﺷﺐ ﻫﺎ ،
ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺯﺩﺩ و بهانه ی تو را میگیرد
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﺒﺮﯾﺴﺖ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ
ﺗﺎ ﮔﻼﯾﻪ ﺍﯼ ﻧﮑﻨﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ …

عکس استوری جملات غمگین مرگ

هرگاه خبر مرگم را شنیدی

در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته :

ساده بودم ، باختم !

جملات غمگین مرگ

مرا بسوزانید

و خاکسترم را

بر آب‌های رهای دریا بر افشانید،

نه در برکه،

نه در رود:

که خسته شدم از کرانه‌های سنگواره

و از مرزهای مسدود

ژاله اصفهانی

جملات غمگین مرگ

دلتنگتم مادر

این پاییز تو را کم دارد مادر
برای قدم زدن
وگرنه من آدم خانه نشینی نیستم

نظرات