در این پست می توانید متن های زیبا درباره روز کودک و متن زیبا درباره کودک زیبا و متن درباره خاطرات بچگی و جملات زیبا دوران کودکی و عکس نوشته روزهای کودکی و عکس نوشته خاطرات بچگی و جملات کوتاه درباره روزهای کودکی را مشاهده کنید.
جملات زیبا دوران کودکی
خاطرات دوران کودکی همچون رویاهایی هستند که حتی بعد از بیدار شدن در ذهن مان باقی مانده اند
روزگاری بود که تمام جهان را
از دریچه ی چشم کودکی می دیدم
که شاد و رها بود و آن زمان بود که
همه چیز زیبا به نظر می رسید
یادش بخیر بچگی
میخواهم برگردم به روزهای کودکی…
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!
عکس نوشته روزهای کودکی
کودکی دنیای رنگ های شاد و روز های روشن است
کودکی پرواز در دشت خیال است
همچون قاصدکی رها و سبک بال در باد
ما سه چیز را در دوران کودکی جا گذاشته ایم
شادمانی بی دلیل
دوست داشتن بی دریغ
کنجکاوی بی انتها
کودکى کو
شادمانى ها را چه شد
تازگى
کامرانى ها را چه شد
چه شد آن رنگ من و آن حال من
محو شد آن اولین آمال من
شد پریده رنگ من از رنج و درد
این منم، رنگ پریده ، خون سرد …
نیما یوشیج
عکس استوری خاطرات کودکی
یادم آمد شوق روزگار کودکی…
مستی بهار کودکی…
رنگ گل جمال دیگر در چمن داشت…
آسمان جلال دیگر پیش من داشت…
شور و حال کودکی بر نگردد دریغا…
قیل وقال کودکی بر نگردد دریغا…
به چشم من همه رنگی فریبا بود…
بسیاری از ما حداقل یک خاطره شیرین از دوران کودکی خود داریم
که دوست داریم آن را از دل خاطرات بیرون کشیده
حبابی از آن درست کنیم
و برای همیشه در آن زندگی کنیم …
تن تنهای بی تابم کمی آغوش کم دارد
بیا که شانه های خسته ام همدوش کم دارد
برای آدم تنها همیشه درک لازم نیست
برای درد دل گاهی فقط یک گوش کم دارد
عکس استوری جملات زیبا دوران کودکی
باز دلم…
هوای آن روزها را می کند…
روزهایی که…
بهانه ی شادیمان…
یک عروسک بود…
و بهانه ی بازیمان…
تنها یک همبازی…
و ما آن قدر غرق در بازی بودیم…
که گویی تمامی دنیا …
بعضی آدم ها خیلی زود بزرگ می شوند
بعضی آدم ها خیلی آهسته …
بعضی آدم ها هرگز کودکی نمی کنند
و بعضی آدم ها هیچ وقت بزرگ نمی شوند …
گاهـــــی ” دلت ” …
از سن و ســـــالت مـــــی گیرد … !!!
می خواهـــــی ” کودک ” باشـــــی …..!
کودکــــی که …
به هر بهـــــانه ای …
به ” آغــــــــوشِ ” غم خواری ……
پنــــــاه می برد !!!
و …
آســـــوده ” اشک ” مـــــی ریزد !!!