جملات عاشق خدا بودن + عکس نوشته آرامش دهنده
در این پست می توانید متن های زیبا درباره خدا و عکس نوشته خدا و عکس نوشته آرامش دهنده درباره خدا و جملات عاشق خدا بودن و عکس نوشته آرامش دهنده و جملات ناب خدایی و اشعار زیبا درباره خدا و عکس نوشته شکرگزاری خدا را مشاهده کنید.
جملات عاشق خدا بودن
یکی ازمعدود آدمهایی که واژهی انسانیت برازندشونه
کسایی هستند که میدونند ممکنه محبتشون جبران نشه
ولی بازم محبت میکنند
کفش های زندگی را تا به تا پا کرده ام
بندهای شان را یکی درمیان بسته و گره کور خورده ام
دستانم را بگیر، گرفتارم خدا
نگران فردایت نباش
خدای دیروز و امروز، خدای فردا هم هست
ما اولین بار است بندگی می کنیم
ولی او بی زمانی است که خدایی می کند
اعتماد کن به خدایی اش
عکس نوشته و جملات عاشق خدا بودن
پیرمردی هر روز تو محله می دید پسرکی با کفش های پاره و پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کند،روزی رفت ی کتانی نو خرید و اومد و به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش…
پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟! پیرمرد لبش را گزید و گفت نه! پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم که کفش ندارم…
(دوست خدا بودن سخت نیست…)
خدا تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند
وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود
هر صبح
پلک هایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند !
سطر اول همیشه این است :
خدا همیشه با ماست ..
پس بخوانش با لبخند !
جملات زیبای آرامش دهنده خدایی
باران
میراث خانوادگی ما بود
.
.
کوچک که بودم …
از سقف خانه ی ما میچکید
بزرگ که شدم
.
.
.
از چشمانم
خدایا
مرا قلبی ده که سراسر آن را وجودت فراگرفته باشد
چنان خون در رگم جاری باش که مکانی برای نا امیدی نماند
تو برایم امید محضی
هر نفسی که میکشم و در انتظار نفس بعدی میمانم
یعنی به تو امید دارم
چشمهایت را ببـند
در دلت با خدا سخن بگو
به همان زبان ساده ی خـودت بگو
هرچه میخواهی بگو او میشنود
بگو آرزویـی دار
شاید دعایی
یا شکرش
بـگو می شنود
ایـن لحظه ی زیبا را برای خـودت تـکرار کن ؛ و پرواز دلت را حس کن
عکس نوشته عاشق خدا بودن
آرامش در زندگی
نبودن جدال نیست
بلکه تجربه حضور خداست !
مداد رنگیها مشغول بودندبه جزمداد سفید، هیچکس به اوکار نمیداد،همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مدادرنگیها توسیاهی شب گم شده بودند،مدادسفیدتاصبح ماه کشید مهتاب کشید وانقدرستاره کشید که کوچک وکوچکترشد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پرنشد
به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم …
نظرات