متن احساسی درباره گرسنگی + عکس نوشته پایان گرسنگی نیازمندان

0

در این پست می توانید متن احساسی درباره گرسنگی و عکس نوشته پایان گرسنگی نیازمندان و متن در مورد فقر و متن در مورد فقر و گرسنگی و شعر درباره گرسنگی و کوتاه ترین شعر درباه تمام شدن فقر و زیباترین جملات درمورد گرسنگی را ببینید.

    متن احساسی درباره گرسنگی

متن احساسی درباره گرسنگی

زنی با فقر می‌سازد

زنی با اشک می‌خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی‌داند..

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره خالی

متن احساسی درباره گرسنگی

من سیبِ کرم خورده ام

بگذار رویِ همان شاخه بمانم

اینگونه شأنم بالاتر است

شاید نیمه ی سالمم

کلاغی را از

گرسنگی نجات داد

فقر دارد در سرِ هر سفره

جولان می دهد

سهمِ ما از نفت

تنها شعله هایِ آتش است!!

متن احساسی درباره گرسنگی

ما هیچی نداریم،

ولی اگه یه تکه نون هم داشته باشیم؛

با اونی میخوریم که باهامون گشنگی کشیده..

سفره ام از گرسنگی سبز است

نان به نرخ شما نخواهم خورد…

متن در مورد فقر و متن احساسی درباره گرسنگی 

در گوشه‌ای بمیر که این راه راه تست

این گونه گداخته جز داغ ننگ نیست

وین رخت پاره دشمن حال تباه تست

متن احساسی درباره گرسنگی

متن احساسی درباره گرسنگی

تنها رسالت من در جهان

دوست داشتن توست

ببخش اگر

به جنگ و گرسنگی و ترس

فکر کرده ام……

زیر خط فقر با فقر تفکر ساختی؟

زیر دست قلدران زندگی ات را باختی؟

چشم امید ز یاری خلایق بسته ای؟

حس نمودی از تضاد طبقاتی خسته ای؟

متن احساسی درباره گرسنگی

حالا که پر از درد و هیاهو شده است

شاید که دچار کفر گیسو شده است

ای عشق بگو : گرسنگی را چه کند؟

شیری که اسیر چشم آهو شده است..!

ثروت حقیقی چیست؟

آفتابی که بر گدا و توانگر یکسان می تابد.

تو ای توانگر، دل رنجه مکن

که چرا گدا نیز در دنیای خویش

خوشبخت است.

متن احساسی درباره گرسنگی

متن در مورد فقر و گرسنگی

تو ترسیده‌ای؟ از که؟

از دنیا؟ دنیایت می‌شوم

از گرسنگی؟ گندمت می‌شوم

از بیابان؟ بارانت می‌شو

چقد طول میکشه

تا این فقر تموم شه بابا؟

چهل روز پسرم

یعنی بعد چهل روز

متن احساسی درباره گرسنگی

جمعی بودیم،

هوای غم میخوردیم!

در فصل گرسنگی به سر می بردیم؛

چون سیر شدیم

ز هم دور گشتیم!

وقتی منِ شاعر ،

این مدعی درد شناسی،

بی حس و پوشالی

از دست های پینه بسته ی تهیدستی

خوشبختی هایم را با عجله در سرنوشتم نوشته بودند

بد خط بود

روزگار نتوانست آن ها را بخواند

شعر درباره گرسنگی و متن احساسی درباره گرسنگی 

مردمان زیادی هستند

که تلاش می کنند

فقر اندیشه شان را

زیر انبوهی از کلمات بی مصرف

پنهان کنند.

متن احساسی درباره گرسنگی

اغلب، فقرا برای همدردی

و دستگیری از دیگران آمادگی بیشتری دارند.

اگر در جایی از شهر،

تهیدست یافت شود،

در همان نزدیکی، دزد و جیب‌بُر

و دشمن مقدسات

و هر گونه بدکار دیگر هم

پنهان خواهند بود.

متن احساسی درباره گرسنگی

شاها تا کی بود بهار گرسنه

خائن سیر و درستکار گرسنه‌؟

خرمگس و عنکبوت و پشه و زنبور

آن همه سیرند و نوبهار گرسنه

متن احساسی درباره گرسنگی

مشکلات راه مدرسه

در روزهای بارانی مجبورم کرد

به خاطر پاها و کفش هایم

به باران با همه ی

عظمتش بدبین شوم…

نظرات