آرمان عبدالعالی چهارشنبه 3 آذر 1400 اعدام شد! + جزئیات جدید
خبرینا | اگر اخبار را دنبال کرده باشید یا حتی اخباری هم نباشید احتمالا اسم آرمان عبدالعالی جوان قاتلی که در انتظار اجرای حکم قصاصش است، را شنیده اید. پرونده این جوان بعد از ۳ بار پای چوبه دار رفتن و برگشتن به زندان به نظر می رسد به ایستگاه آخر رسید و صبح روز چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ اعدام شد.
حکم اعدام آرمان عبدالعالی اجرا شد
مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد:
حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پی تقاضا و عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علیرغم تلاشهای صورت گرفته از سوی دستگاه قضایی، شورای حل اختلاف و فعالین فرهنگی و اجتماعی کشور طی سالهای اخیر به منظور جلب رضایت اولیای دم که تا آخرین لحظات هم ادامه داشت، سحرگاه امروز در زندان رجایی شهر اجرا شد.
لازم به ذکر است آرمان عبدالعالی، در سال ۱۳۹۲ مرتکب قتل غزاله شکور شد و به قصاص محکوم گردید.
اجرای حکم قصاص آرمان باز هم به تعویق افتاد
باشگاه خبرنگاران جوان: پدر آرمان عبدالعالی قاتل غزاله شکور درباره آخرین جزئیات پرونده پسرش اظهار کرد: حکم آرمان که قرار بود فردا اجرا شود، به تعویق افتاد.
ابتدا قرار بود بامداد چهارشنبه ۲۸ مهرماه حکم قصاص آرمان اجرا شود که این حکم به تعویق افتاد.
مجددا قرار شد حکم آرمان فردا سه شنبه ۱۲ آبانماه اجرا شود که به گفته پدرش، اجرای حکم به تعویق افتاده است.
گفتگوی تلفنی آرمان از زندان
به گزارش همشهری آنلاین، در ادامه گفتگوی تلفنی آرمان با خبرنگار همشهری که از داخل زندان انجام شده را می خوانید:
حالا که با شما صحبت میکنم (عصر سه شنبه) نمیدانم چه سرنوشتی برایم رقم خواهد خورد و ممکن است تا چند ساعت دیگر من را برای اجرای حکم دوباره به قرنطینه ببرند و صبح چهارشنبه قصاص شوم. شاید شما آخرین نفری باشید که با من صحبت میکند. ممکن است پیش از اجرای حکم این آخرین فرصت من برای حرف زدن باشد.
از پدر و مادر غزاله میخواهم مرا ببخشند
می خواهم از پدر و مادر غزاله بابت اتفاق تلخی که افتاده عذرخواهی کنم. هم به آنها و هم به خانواده خودم و هم به خودم ظلم کردم. واقعا از پدر و مادر غزاله میخواهم که شانس دوبارهای برای زندگی کردن به من بدهند و من را ببخشند. الان که با شما صحبت میکنم بود و نبودم دست آنها است. در این مدت بارها در زندان با چند نفر دیگر ختم قرآن گرفتیم، ختم یس گرفتیم و از خدا خواستیم که رحمی به دل پدر و مادر غزاله بیندازد تا شاید من را ببخشند و از سر تقصیرم بگذرند. آنها خانواده محترمی هستند. اگر من را ببخشند، بزرگی و خوبی در حقم کردهاند. کار بدی کردهام. اما پشیمانم.
۵ بار برای اعدام به قرنطینه رفتم
در یک ماه گذشته ۵ مرتبه برای اجرای حکم به قرنطینه زندان منتقل شدم. معمولا یک یا دو روز قبل از زمان اجرای حکم، زندانی را به این اتاق منتقل میکنند. ارتباطت با همه جا قطع میشود. فکر میکنی که تا یک یا دو روز دیگر یا حتی چند ساعت دیگر زنده نیستی. همین امروز (عصر روز سهشنبه) نمیدانم که دوباره قرار است به قرنطینه منتقل شوم و صبح فردا حکم اجرا شود یا نه.
در مدتی که در قرنطینه هستی همه روزهای عمرت مثل یک نوار از جلوی چشمانت رد میشود. از بچگی تا آخرین روز عمرت را مرور میکنی و نمیدانی که تا چند ساعت دیگر شانس زنده ماندن پیدا میکنی یا نه.
وصیت نامه نوشتم
در این مدت چون حس کردم به چوبه دار نزدیک هستم و تقریبا اجرای حکم را قطعی میدیدم وصیت نامه نوشتم. در وصیت نامهام از خانواده غزاله و پدر و مادر و برادرم عذرخواهی کردم و از خدا خواستم که از گناهم بگذرد. من هنوز به هجده سالگی هم نرسیده بودم که این حادثه اتفاق افتاد.
دلیل اینکه این ۵ مرتبه حکم اجرا نشد را خودم هم نمیدانم. حرفی به من زده نشده است. شاید این تنبیه من به دلیل اشتباهی باشد که مرتکب شدهام. البته شاید در برابر کاری که من کردهام تنبیه کمی باشد. اما از خدا میخواهم که نجات پیدا کنم.
دست آنهایی که برای من تلاش کردند را میبوسم
در این مدت شنیدم که خیلیها برای بخشیده شدن من تلاش زیادی کردهاند. من دست این افراد را میبوسم اما از آنها میخواهم که خانواده شکور را راحت بگذراند و آرامش را از آنها نگیرند. آنها در این مدت بهاندازه کافی اذیت شدهاند و نباید بیشتر آنها را اذیت کرد. شاید خدا بخواهد و آنها در خلوت خودشان به من رحم کنند و شاید از تقصیر من بگذرند. همه چیز را باید به خدا واگذار کرد.
واقعیت همانی است که همیشه گفتهام. پدر و مادر غزاله حق دارند که هنوز هم به آرامش نرسیدهاند. اگر غزاله مزاری داشت شاید آنها هم به آرامش میرسیدند. امیدوارم خدا کمک کند.
نیت کردم یک کلیه و بخشی از کبدم را اهدا کنم
اگر خانواده شکور محبت کنند، بزرگواری کنند و من را ببخشند واقعا تلاش میکنم مسیر تازهای در زندگیام انتخاب کنم. در قرنطینه با خودم عهد کردم اگر من را ببخشند این چرخه زندگی را ادامه بدهم. اگر خدا بخواهد و رضایت بگیرم به افرادی که برای ادامه زندگی به اعضای بدن نیاز دارند کمک میکنم. من حاضرم برای ادامه چرخه مهربانی و زندگی هر کاری بکنم. نیت کردم یک کلیه و بخشی از کبدم را به بیماران نیازمند اهدا کنم. از طرفی تلاش میکنیم درمانگاه یا مرکز درمانی به نام غزاله درست کنیم یا خیریهای ثبت کنیم تا اسم غزاله هم به خوبی بماند.
حرف آخر با خانواده غزاله
حرف آخرم با خانواده غزاله است. میدانم که آنها در این مدت سختی زیادی کشیدهاند. باید جای آنها بود تا فهمید که آنها در این چند سال چه کشیده. اند. حق با آنها است. من حرفی برای دفاع کردن ندارم. هر تصمیمی که بگیرند حق دارند اما از آنها میخواهم از حقشان بگذرند. عمر دوبارهای به من بدهند. میدانم با مطالبی که اخیرا در شبکههای اجتماعی منتشر شده رنجیدهاند. اما باید بدانند که این کارها ربطی به من نداشته و من از هیچ کدام از این حرفها و نامهها اطلاعی نداشتم. این اتفاقات ناخواسته باعث رنجش پدر و مادر غزاله شدند.
این آخرین بار است؟
وبسایت چند ثانیه می نویسد: جنجالیترین پرونده جنایی این روزهای کشور بالاخره به ایستگاه آخر رسید و بعد از سه بار لغو اجرای حکم قصاص در یک هفته و در حالیکه تا روز گذشته خبر از اجرای حکم در دوهفته آینده بود، بالاخره زمان اجرای حکم مشخص شد و اینبار آرمان برای آخرین بار قرار است پای چوبه دار برود.
پس از اینکه سه بار اجرای حکم قصاص آرمان عبدالعالی به تعویق افتاد و او از قرنطینه خارج شد، انتقاداتی به عدم اجرای حکم مطرح شد اما یکی از وکلای آرمان از ابلاغ زمان اجرای حکم قصاص خبر داد و گفت: بامداد چهارشنبه آرمان پای چوبه دار می رود.
این کابوس بازهم اتفاق افتاده است
اوایل دی سال گذشته نام آرمان در لیست اجرای حکم قرار گرفت، اما لحظاتی قبل از اجرای حکم، پدر و مادر غزاله یک ماه به او مهلت دادند تا محل مخفی کردن جسد دخترشان را اعلام کند.در این فرصت وکیل متهم با اشاره به دلایلی درخواست اعاده دادرسی را مطرح کرد که این درخواست از سوی قضات دیوانعالی کشور پذیرفته شد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
جلسه دادگاه به ریاست قاضی بابایی و با حضور قاضی رضایی برگزار شد که در ابتدای آن محسن اختیاری نماینده دادستان با اشاره به کیفرخواست پرونده و تحقیقات دادسرا، گفت: آرمان متهم به قتل غزاله است که تمام مدارک موجود در پرونده، آن را ثابت میکند. آرمان به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته که مرتکب قتل شده، اما پیدا نشدن جسد باعث شبهه در پرونده شده است. این در حالی است که پروندههای زیادی بوده که با وجود پیدا نشدن جسد، با وجود دلایل متقن، قتل اثبات و فرد محکوم شده است.
آنها رای خود را پس نگرفتند، فقط به دلیل اینکه وکیل سابق متهم مدعی پیدا شدن مدارک جدید در پرونده بود، خواستار بررسی بیشتر شدند. دو موضوع دفترچه بیمه غزاله و مرخصی دانشگاه او، بهدقت بررسی و مشخص شد هیچکدام دلیلی بر زنده بودن غزاله نیست. با توجه به دلایل پرونده که در کیفرخواست اشاره شد، درخواست مجازات متهم را دارم.
در ادامه آرمان به قصاص محکوم شد.مادر غزاله که همچنان معتقد بود آرمان واقعیت را نمیگوید و حاضر به دادن رضایت و بخشش پسر جوان نیستند.
بیوگرافی آرمان عبدالعالی قاتل غزاله شکور
آرمان عبدالعالی متولد ۱۳۷۵ در تهران می باشد، او در حال تحصیل در رشته کامپیوتر بود و در رشته تربیت بدنی در دانشگاه پذیرفته شده بود که فاجعه تلخی زندگیش زیر و رو کرد و در اوایل جوانی به علت قتل به زندان افتاد و هم اکنون در زندان است.
شهرت اما از نوع بد
شاید قبل از سال ۹۲ کسی جوانی به نام آرمان عبدالعالی را نمیشناخت، اما یک حادثه تلخ او را به بدترین شکل ممکن مشهور کرد. داستان پرونده قتل آرمان عبدالعالی را کمتر کسی است که نشنیده باشد.
تحصیل در زندان
او در طول چند سالی که در زندان بود توانسته در مقطع لیسانس تربیت بدنی تحصیل کند.
از آشنایی با دختری به نام غزاله در ترکیه تا قتل
آرمان با دختری به نام غزاله در ترکیه آشنا می شود و در سال ۹۲ او را به قتل می رساند.
این پرونده در اواخر اسفندماه سال ٩٢ کلید خورد. اواسط اسفند ماه آن سال بود که پدر غزاله پس از ناپدید شدن عجیب دخترش به پلیس مراجعه کرد و آنها را در جریان این اتفاق قرار داد.
خداحافظی و خارج شدن از خانه برای رفتن به مطب یک پزشک آخرین تصویر خانواده غزاله از او بود. ناپدیدشدن مرموز این دختر جوان به سرعت در دستور کار پلیس و ماموران آگاهی قرار گرفت.
در روند تحقیقات و در بررسی آخرین تماسهای دختر جوان ماموران به پسر جوانی مشکوک شدند که غزاله قبل از ناپدید شدن چند باری با او تماس گرفته بود.
نحوه قتل غزاله شکور
در همان مراحل ابتدایی بازجویی صحبتهای ضد و نقیض پسر جوان، ماموران را بیش از پیش مشکوک کرد و در نهایت با بررسیهای بیشتر مشخص شد که متهم جوان آخرین کسی بوده که غزاله را ملاقات کرده است و در نهایت در مراحل بازجویی پسر جوان لب به اعتراف گشود و به رابطه دوستی که بین او و غزاله شکل گرفته بوده، اعتراف کرد.
آشنایی در آنتالیا
آشنایی غزاله و پسر جوان از آنتالیای ترکیه آغاز شده بود و با اینکه آرمان چندماهی از غزاله کوچکتر بود، به او علاقهمند شده و رابطه عشقی و دوستی بین آنها شکل میگیرد و حتی چندباری پیشنهاد ازدواج را با غزاله مطرح کرد، اما دختر جوان با این خواسته مخالف بود.
او میخواست برای ادامه تحصیل به خارج کشور برود، به همین دلیل هم از پسر جوان خواست تا این رابطه را فراموش کند. اما ارتباط آنها بهطور کامل قطع نشد، تا اینکه یک روز «آرمان» از نبود پدر و مادر پزشکش در خانه استفاده کرد و از غزاله خواست به خانه آنها برود: «من وقتی دیدم کسی در خانه نیست، غزاله را به خانه دعوت کردم.
اما او وقتی به خانه مان آمد و گفت که قصد دارد برای همیشه مرا فراموش کند، خیلی عصبانی شدم، بین ما مشاجره لفظی درگرفت و وی را هل دادم، سرش به جایی خورد، سپس با میله بارفیکس نیز چند ضربه به او زدم. آنجا بود که متوجه شدم غزاله نفس نمیکشد.
پسر جوان آشفته و هراسان پیکر بیجان غزاله را داخل چمدان بزرگی قرار داد و بعد آن را به سطل زباله خیابان میرداماد انداخت، سپس به خانه بازگشت و سعی کرد همه آثار جرم را از بین ببرد.
جسد غزاله پیدا نشد!
هنوز با گذشت ۸ سال از قتل غزاله جسدش پیدا نشده است و راز ناپدید شدش هنوز مخفی مانده است و برخی میگویند که شاید زنده باشد و شاید از کشور خارج شده باشد.
پرونده بسته می شود؟
با همه این داستان ها باید دید در روز چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ آیا پدر و مادر غزاله، آرمان را می بخشند و از اعدام نجات پیدا می کند یا واقعا این بار برای آخرین بار آرمان عبدالعالی اعدام می شود.
چرا قضاوت میکنن شاید اصلا قتلی در کار نباشه
شاید یکی آرمان رو تهدید کرده باشه که اگه تو قتلو ب گردن نگیری خانوادتو میکشم آرمان هم تحت فشاره خانواده غزاله آرمان رو ببخشن اگه اعدامش کنن ممکنه بعد اعدام غزاله پیداش بشه اونوقت تا آخر عمر خانواده غزاله از کاری که کردن پشیمون میشن بخشش کار بزرگان است و بس با بخشش تا آخر عمر خداوند بهتون کمک میکنه و خودتون هم دلتون شاد میشه
_اعــــــــدام نکــنید_
اعدام نکنید
درست میگی👏
منم دیدم که یکی از دوستای مشترک آرمان و غزاله ی جایی نوشته بود آرمان آخرین نفری نبود که غزاله رو دیده غزاله بعد از اینکه آرمان رو دیده رفته سوار تاکسی شده اینو تو فیلمای دوربین مداربسته دیدن اما این فیلمو ب دادگاه ارائه ندادن این فیلمو از بین بردن میتونین برین بخونین تو گوگل بزنین شهرزاد کشاورز دوست آرمان و غزاله