متن درباره لطمه زدن + عکس نوشته ضربه عاطفی

در این پست می توانید متن های کوتاه درباره ضربه عاطفی و متن درباره لطمه خوردن و متن درباره لطمه زدن و عکس نوشته ضربه عاطفی و متن درباره لطمه سنگین و متن غمگین درباره ضربه عاطفی و متن درباره لطمه زنی را مشاهده کنید.

متن درباره لطمه زدن

وقتی به کسی بیشتر از لیاقتش
اهمیت میدی،بیشتر از اون چیزی
که حقت باشه ضربه میخوری!

—–

خاطرات من همیشه باعث مرگ من بود
جنگ با قلبم برای کشتنت شد کار هر روز
خاطرهات سلاح سرد قلب منن
کارهای خوبت حتی زیادشم کمن
یادت باشه کسی ک رفت تویی نه من

کسی چه می داند؟
من چندبار درخود شکستم ؟
وقتی کـه نامت راغریبه ای صداکرد!

عکس نوشته لطمه خوردن

من اونجا نابود شدم که فهمیدم نزدیڪ ترین آدماے زندگیم همونایے هستند که بزرگترین ضربرو میزنن.
یه جور که فقط با خودت میگے چرا؟
من اونجا خودمو ساختم که فهمیدم،هیچکسے نیست که ضربه نزنه،حتے خودتم بعضے وقتا به خودت ضربه میزنی.
به هیچکس اعتماد نکن،زرنگ باش،هوشیار باش…
نزار چیزے که یبار شکستت دوباره نابودت کنه.

بودنت
خندیدنت
نگاهت صدایت…
این ها تمامِ قرص های‌ آرامش بخشِ دنیا را بی اعتبار می کنند…

به کجا میروی ؟
صبرکن !…
صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو !
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو !

یه سری از بخشنده‌ترین آدم‌ها هیچ پولی ندارن.
یه سری از باهوش‌ترین آدم‌ها هیچ سوادی ندارن.
یه سری از مهربون و خوش قلب‌ترین آدم‌ها بیشترین ضربه رو تو گذشته خوردن …

عکس نوشته شکست عشقی

گاهِی وقتا هرکاری ام کـه بکنی..
نمیتونِی دست و دلتُو از یکی بشوری.!

دل شکستی و شبی
یک نفر از جنس خودت
خنده ای تلخ
بـه چشمان ترت خواهد کرد

—–

باید بتونی پیرهنتو بزنی کنار و زخماتو نشونش بدی؛
‏و خیالت راحت باشه که قرار نیست از همونجا بهت ضربه بزنه.

همش با خودم می گفتم؛
چطور نتونست بفهمه چقدر دوسش دارم
با این کـه با تمام بدیاش قبولش کردم و اونم اینو میدونست!

عکس نوشته درباره لطمه زدن

یه وقتایی دلت میسوزه
یه وقتایی دلت میشکنه
یه وقتایی دلت میگیره
اما خدا نکنه سه تاش با هم اتفاق بیفته !

خنده های تو

دل ضربه های فراموش شده ی من است

مجبور نیستی بخندی

مجبور نیستی دلم را

هر بار از جا بکنی …

—–

از یع جاعی بع بعد
تو زندگی پسرا صدای فندک میاد
تو زندگی دخترا صدای قهقهه های‌ بلند

بازنده منم که در را باز میگذارم
شاید که باز گردی …
دزد هم که بیاید
چیز مهمی برای بُردن نمی یابد !
مهم “من” بودم که “تو” بُردی !