متن احساسی عشق خدایی + عکس پروفایل عشق به خدا
در این پست می توانید متن های زیبا درباره خدا و متن کوتاه درباره عشق به خدا و عکس نوشته درباره خدا و عکس پروفایل عشق خدا و متن احساسی عشق خدایی و عکس پروفایل عشق به خدا و عکس نوشته عشق به خدا را مشاهده کنید.
متن احساسی عشق خدایی
کفش های زندگی را تا به تا پا کرده ام
بندهای شان را یکی درمیان بسته و گره کور خورده ام
دستانم را بگیر، گرفتارم خدا
خدایا
سرنوشتمو انقدر قشنگ
بنویس که مادرم
از ته دل بخنده…
عشق بورز به آنها که دلت را شکستند
دعا کن برای آنها که نفرینت کردند
درخت باش بر غم تبرها
بهار شو بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست
یکی ازمعدود آدمهایی که واژهی انسانیت برازندشونه
کسایی هستند که میدونند ممکنه محبتشون جبران نشه
ولی بازم محبت میکنند
عکس نوشته خدایی
خدا تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند
وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود
هر که منظور خود از غیر خدا میطلبد
چون گدایست که حاجت ز گدا میطلبد
باران
میراث خانوادگی ما بود
.
.
کوچک که بودم …
از سقف خانه ی ما میچکید
بزرگ که شدم
.
.
.
از چشمانم
عکس پروفایل درباره خدا
خدایا
مرا قلبی ده که سراسر آن را وجودت فراگرفته باشد
چنان خون در رگم جاری باش که مکانی برای نا امیدی نماند
تو برایم امید محضی
هر نفسی که میکشم و در انتظار نفس بعدی میمانم
یعنی به تو امید دارم
خدایا !
صدایت میکنم
چون در این دنیا
دیگر صدا به صدایی نمیرسه
اما تو شنوایی ..
آدمها رو ذخیره نکنیم برای روزهای مبادا
اگر برای کسی نصفه و نیمه ایم
و او تمامش را برایمان خرج میکند تووی آب نمک نخوابانیمش
هی بگوییم اگر هیچکس نباشد
این آدم هست که تمامِ خودش را پای من میگذارد
آدمها یک روز ته میکشند
بی اینکه بفهمید
و زمانی به خودتان میآید که
دیگر هیچ راهی برای بازگرداندن آدمی نیست
که احساسش را صادقانه خرجتان کرده بود …
عکس نوشته احساسی عشق خدایی
چشمهایت را ببـند
در دلت با خدا سخن بگو
به همان زبان ساده ی خـودت بگو
هرچه میخواهی بگو او میشنود
بگو آرزویـی دار
شاید دعایی
یا شکرش
بـگو می شنود
ایـن لحظه ی زیبا را برای خـودت تـکرار کن ؛ و پرواز دلت را حس کن
آرامش یعنی؛
قایق زندگیت را
دست کسی بسپاری که
صاحب ساحل آرامش است!
الا بذکرالله تطمئن القلوب
مداد رنگیها مشغول بودندبه جزمداد سفید، هیچکس به اوکار نمیداد،همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مدادرنگیها توسیاهی شب گم شده بودند،مدادسفیدتاصبح ماه کشید مهتاب کشید وانقدرستاره کشید که کوچک وکوچکترشد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پرنشد
به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم …
نظرات